ماجرای حقابهی ایران از هیرمند و مناقشات ایران و افغانستان در این زمینه، از روز پنجشنبه 28م اردیبهشت که سید ابراهیم رئیسی -رئیسجمهور کشورمان- در جریان سفر خود به سیستان و بلوچستان درباره لزوم ارسال حقآبه هیرمند از سوی دولت افغانستان، سخن گفت و خطاب به حکومت طالبان هشدار داد: «حرف من را جدی بگیرید تا بعدا گلایه نکنید.» دوباره بر سر زبانها افتاد. پس از آن البته حرفهای دیگری میان مقامات ایران و طالبان رد و بدل شد و در نهایت، 2م خرداد علی سلاجقه -معاون رئیس جمهور و رئیس سازمان حفاظت از محیط زیست ایران- اظهار داشت نشستی با مقامات حکومت افغانستان درباره موضوع حقابه از رودخانه هیرمند برگزار شده است. وی ابراز امیدواری کرد این موضوع از لحاظ دیپلماسی سیاسی به سمت و سویی پیش برود که ایران حقابه خود را دریافت کند. اما ماجرای حقابهی هیرمند چیست و برای اقتصاد و توسعهی ایران چه اهمیتی دارد!؟ در گزارش حاضر به بررسی این موضوع پرداختهایم.
تنش 170 ساله
تقلیل بحث حقابهی هیرمند به حکومت طالبان، صحیح نیست چرا که به گفتهی کارشناسان در همین شرایط تنش فعلی نیز حاکمان طالبان با مسئله متمدنانهتر از دولت آمریکایی اشرفغنی برخورد کردهاند. ریشهی این تنش آبی نیز به 170 سال پیش بر میگردد. در سال ۱۸۵۷ میلادی و بر اساس معاهده پاریس، هرات از خاک ایران جدا شد. پیش از آن اساساً هیرمند جزئی از خاک ایران بود. پس از معاهدهی پاریس اما حاکمیت افغانستان از جاری ساختن رود هیرمند در خاک ایران خودداری کرد و مسئلهی حقآبهی رود هیرمند به یک مسئله مهم سیاسی، اجتماعی و زیستمحیطی میان دو کشور تبدیل شد. پس از کش و قوسها و گاه زد و خوردهای فراوان، بالاخره در ۲۲ اسفند ۱۳۵۱ گزارش کمیسیون دلتا میان نخستوزیر وقت ایران و نخستوزیر وقت افغانستان در کابل به امضاء رسید. در خرداد ماه ۱۳۵۲ هر دو مجلس قانونگذاری دو کشور آن را تصویب کردند. بر مبنای این قرارداد حقآبه ایران سالانه به ۸۲۰ میلیون مترمکعب میرسد. در ماده پنجم معاهده آبی ایران و افغانستان، نوشته شده است که افغانستان با حفظ حقابه ایران، حق هرگونه استفاده از رود هیرمند را دارد. همچنین پیشبینی شده که ایران حق استفاده اضافه از آنچه که مشخص شده، (حتی اگر هیرمند پرآب هم باشد) را ندارد.
در تنش اخیر و پس از تذکر رئیسی به حاکمان افغانستان ابتدا طالبان با صدور بیانیهای گفت: «به دلیل خشکسالی و کمبود آب عملاً قادر به پرداخت حقآبه ایران نیست... خواست مکرر ایران برای آب و اظهارات نامناسب در رسانهها را زیانآور میدانیم». در این بیانیه همچنین با لحنی غیرمسئولانه آمده است: مقامات ایرانی باید اطلاعات خود را درباره آب هلمند [هیرمند] تکمیل کنند و بعد با الفاظ مناسب خواست خود را مطرح کنند. سخنگوی طالبان همچنین در ادامه گفت: «اگر واقعیت درست مطالعه نشود و چنین اظهاراتی مطرح شود میتواند به فضای سیاسی مردم و کشورهای دو ملت مسلمان آسیب بزند که به نفع هیچ طرفی نیست و باید تکرار نگردد.» با این حال، پس از آنکه وزیر خارجهی کشورمان ضمن انتقاد از بیانیه دادن در مورد مسئلهای که پاسخ کارشناسی نیاز دارد و طرف مقابل باید اجازهی بررسیهای فنی و کارشناسی را بدهد، ملا متقی -وزیر خارجهی افغانستان- را خطاب قرار داد. در پاسخ «امیرخان متقی» وزیر خارجه حکومت افغانستان درباره حقابه ایران گفت: «همان اندازه که دلسوز مردم خود هستیم، دلسوز مردم سیستان و بلوچستان نیز هستیم و درد آنها را درد خود میدانیم». وی اظهار داشت افغانستان به حقابه ایران بر اساس معاهده 1351 که میان دولتهای وقت دو کشور به امضا رسیده، متعهد است.
اهمیت آب در تشکیل آبادی و ایجاد آبادانی بر کسی پوشیده نیست. آمارها اما نشان میدهند تنها حدود ۷ درصد از منـابع آب ایران از منابع خارجی تأمین میشـود. بر این اساس میتوان گفت در مناطق غربی، ما با تنش آبی کمتری با همسایگان مواجهیم. بحث شرق کشور اما متفاوت است. بخش قابل توجهی از زیست و حیات، ساکنان سیستان وابسته به آبریز هیرمند و تامین حقآبه ایران از این رودخانه است. ساخت بند کجکی روی هیرمند و نصب و بهکارگیری انواع پمپ در مسیر رود هیرمند برای کشاورزی در افغانستان موجب قطع منبع زندگی ۴۰۰ هزار سیستانی، کاهش چشمگیر پرندگان بومی سیستان، رو به انقراض نهادن گاو سیستانی، تنگدستی و ناامنیهای متعاقب آن به واسطه فعالیت قاچاق مواد مخدر و گروههای تروریستی، مهاجرت گسترده سیستانیان به مناطق شمالی ایران و زوال روزافزون صنایع دستی سیستان شده است. همهی این موارد نشان میدهد مسئلهی آب در مناطق شرقی، مسئلهای حیاتی بوده و به زیست و زندگی مردم آن منطقه گره خورده است. پروژههایی از استخراج آبهای ژرف نیز در این مناطق انجام شده تا نیاز استان بزرگ جنوب شرقی ایران را تامین کند، اما این پروژهها هنوز به نتیجه نرسیدهاند.
اگر چه طالبان ابتدا ادعا کرد که به دلیل خشکسالی آبی وجود ندارد که بخواهد به سمت ایران بیاید، اما سازمان فضایی ایران اعلام کرد رصدهای ماهواره خیام نشان داده که حکومت افغانستان مسیر رودخانه هیرمند را منحرف کرده است و به این ترتیب مانع از رسیدن آب به کشورمان میشود. به گفته این سازمان حکومت افغانستان در برخی از مسیرهای این رود بندهای متعددی ایجاد کرده است و از این طریق مانع رسیدن آب به ایران میشود. سازمان فضایی ایران از آمادگی خود برای ارائه اطلاعات و دادههای مربوط به این مسئله به وزارت خارجه خبر داد. همچنین تصاویر ماهوارهای از حجم آب پشت سد کجکی افغانستان بر رودخانه هیرمند در تاریخ ۲۸ اردیبهشت امسال و مقایسه با دو سال قبل نشان میدهد که امسال بیشترین حجم آب در پشت سد کجکی ذخیره شده و ظرفیت سد تکمیل است اما طالبان از رهاسازی حقابه ایران خودداری میکنند! یکی از واکنشهای مهم در فضای مجازی به موضعگیریها در مورد تنش آبی ایران و افغانستان از سوی نورنیوز بود. این رسانه نوشت: چرا از مسجد مکی زاهدان صدایی در محکومیت اقدام غیرقانونی طالبان و بستن آب بر روی مردم تشنه سیستان و بلوچستان شنیده نمیشود؟! شاید در این آب، نانی برای مدعیان دفاع از حقوق اهل سنت نیست!
با این حال بهنظر میرسد دولت ایران در استیفای حقوق مردم استان سیستان و بلوچستان مصمم است. تذکر دولت ایران جدی بوده است و طالبان هم میداند که شواهد و قرائن حاکی از آن است که این حکومت در قبال عهدنامهی 1352 عهدشکنی کرده است. همچنین دولت ایران نیز ابزارهای دیپلماتیک لازم برای فشار روی حکومت افغانستان را دارد. اگر چین و برخی کشورها هنوز حاکمان فعلی افغانستان را به رسمیت نشناختهاند به تبعیت ایران است و اگر طالبان بخواهد بهمثاله یک دولت، برخورد کند راهی جز اینکه در برابر معاهدات -خصوصاً با همسایهی مهمی مثل ایران- پایبند باشد، ندارد. به همین دلیل پذیرفتند که موضع پیشین خود را از طرف ملا متقی -وزیر خارجه- اصلاح کنند. حال باید منتظر ماند و دید آیا نشست هفتهی قبل معاون رئیسجمهور و هیئت طالبان در آیندهی نزدیک، به نتیجهی مطلوب میرسد!؟ با این حال شکی نیست که حاکمیت افغانستان راهی جز پایبندی به معاهداتش ندارد و همچنین به دلیل اهمیت حقابهی هیرمند، طرف ایرانی روی موضع بهحق خود در حمایت از حیات و معیشت مردم سیستان و بلوچستان مصمم است. همچنین نباید از یاد برد که این تنش، جدید نیست و طالبان از دولت غربگرای غنی، با موضوع بسیار متمدنانهتر برخورد کردهند. است.
ارسال نظرات